آموزش تابلو فرش و گلیم

آموزش مبتدی تا حرفه ای فرش، تابلو فرش و گلیم

آموزش تابلو فرش و گلیم

آموزش مبتدی تا حرفه ای فرش، تابلو فرش و گلیم

انواع گلیم, گلیم ایرانی, گلیم هرسین

این روزها بسیاری از خانم های خانه دار برای تزئین خانه های خود از گلیم استفاده می کنند چرا که این نوع از دست بافته ها، به دلیل داشتن پشم طبیعی گوسفند و رد هنر دست های بانوان روستایی، حس زندگی در خود دارند.

شما هم اگر می خواهید برای خانه خود گلیم انتخاب کنید، باید طرح ها و انواع آنها را بشناسید تا بتوانید تصمیم درست تری بگیرید.

انواع گلیم ایرانی

گلیم ایل شاهسون
مهمترین بافت آنها، گلیم های سسوماک است که در زبان محلی به آن ورنی می گویند. به طور کلی از طرح های هندسی شکسته با رنگ های ملایم استفاده می کنند و کمتر می توان دو گلیم ایل سون را از نظر طرح و رنگ مشابه یافت. بهترین رواسبی در ایران، جل اسب های سون است که به صورت شش تکه با رنگ های متنوع است.

گلیم لری
لرها گلیم های مرغوبی می بافند که بیشتر با رنگ های سیاه، سبز، آبی، سفید با نقوش خاص منطقه مشخص می شود. بهترین بافت لرها خورجین بزرگ برای نگهداری اثاث خانه است. حاشیه آنها را برای آنکه محکم باشد قالی بافی می کنند.

انواع گلیم, گلیم ایرانی, گلیم هرسین

گلیم هرسین
گلیم هرسین بنا بر ذوق و سلیقه بافنده و شرایط اطراف او بافته می شود. در حاشیه و زمینه، نقش ها ریز و پر بافته می شوند، به طوری که جای خالی در این گلیم وجود ندارد. از پشم بز به علت ضد بید بودن در حاشیه گلیم استفاده می کنند. رنگ های گلیم هرسین عمدتا به سفید، سورمه ای، سبز و قرمز و اخیرا سرخابی محدود می شود.

انواع گلیم, گلیم ایرانی, گلیم هرسین

گلیم بلوچ
بلوچ ها به دلیل شرایط اقلیمی همیشه با طبیعت در پیکارند و همواره آرزوی برخورداری از منابع فراوان آب و مرغزار را در بافت های خود بیان کرده اند. معمولا سرتاسر گلیم بلوچ از بافت راه راه شکل گرفته که در هر ردیف آن نقوش متفاوت از طرح و رنگ به چشم می خورد. رنگ های تیره مانند قهوه ای، قرمز تیره، شتری و آبی سیر و رنگ های روشن مثل سبز، زرد، قرمز مشخصه طرح های بلوچ اند.

انواع گلیم, گلیم ایرانی, گلیم هرسین

گلیم خمسه
خمسه از یگانگی پنج ایل شیراز تشکیل می شوند. بافت های سوماک خمسه ده بید نام دارد. متداولترین طرح گلیم ها زمینه ای طبیعی به رنگ تیره است که ستارگانی مورب به صورت لوزی های متداخل روی آن بافت شده است. گلیم های ستاره ای را بیشتر به صورت کم عرض می بافند و بعد به هم می دوزند. گلیم های جدیدتر گاه زمینه ای سفید با عرض بیشتر دارند.

انواع گلیم, گلیم ایرانی, گلیم هرسین

گلیم سنه
سنه امروزه سنندج نامیده می شود. در هیچ جای ایران گلیم هایی به ظرافت گلیم های سنه بافته نمی شود. طرح آن بیشتر طرح هراتی آمیخته با طرح بوته ای و خطوط مورب در رنگ های متعدد است. زیباترین طرح گلیم سنه، ترنجی در وسط و زمینه ای رنگی دارد و بته ای نیز با ظرافت در آن بافته شده است.

انواع گلیم, گلیم ایرانی, گلیم هرسین

گلیم قشقایی
رنگ های تند و شاد از ویژگی های گلیم قشقایی است اما رنگ های متضادی نیز در کنار رنگ های قرمز و زرد به کار می رود. نقوش هندسی بخش اساسی طرح های قشقایی است. مانند: هشت ضلعی، ستاره هشت پره تصاویر طاووس، بز، آهو.

انواع گلیم, گلیم ایرانی, گلیم هرسین

گلیم افشار
طرح مخصوص افشار معمولا ستاره های متعدد روی زمینه ای به رنگ طبیعی یا رنگ سیر است. نقش ها، گل های ستاره ای هستندکه به صورت مورب کنار هم چیده می شوند و به صورت لوزی در هم نمایان می شوند.

انواع گلیم, گلیم ایرانی, گلیم هرسین

گلیم زرند
دارای بافت چاک دار کوچک است. بیشتر کار عناصر ترک زبان شاهسون است که تعداد زیادی از آنها در این منطقه مقیم شده اند. گلیم های زرند، دراز، باریک و با دوامند. طرح های قراردادی با گل و گیاهی با مو خزنده و گاهی به صورت طرح لوزی مشبک یا دو تا سه ترنج در هم هستند.

انواع گلیم, گلیم ایرانی, گلیم هرسین

گلیم ترکمنی
گلیم ترکمنی سبک و محکم است. در این گلیم ها رنگ مهمترین عامل است و رنگ قرمز با سایه روشن های مختلف نقش ویژه ای دارد، رنگ های دیگر نارنجی، آبی، سبز و گاهی زرد است. این رنگ های متضاد هماهنگی زیبایی به وجود می آورند.

انواع گلیم, گلیم ایرانی, گلیم هرسین

استان مازندران
در بیشتر روستاهای مازندران نوعی دار افقی مشابه استفاده می شود که به کرچال معروف است و علاوه بر آن از دارهای عمودی نیز در تولید قالی، قالیچه، تابلو فرش و گلیم بهره می برند. آلاشت از مراکز مهم تولید جاجیمچه است.


  • مریم بورونی

 

فرش ایرانی؛ نماد زندگی ایرانی

 

از گذشته تا امروز در تمام خانه‌های ایرانی حتی محقرترین آنها مفروش کردن خانه با فرش دستباف یکی از زینت‌های خانه محسوب می‌شود. هرچند که امروزه به دلیل گران بودن این فرش‌ها خرید آن برای بسیاری از طبقات جامعه غیرممکن است، ولی استفاده از آن به عنوان هنر و صنعت ایرانی از جایگاه و منزلت ویژه‌ای در میان خانواده‌ها برخوردار است.

در گذشته که تا حدودی سبک چینش و دکوراسیون وسایل داخل خانه با امروز متفاوت بود و استفاده از مبل و صندلی جایگاه چندانی نداشت و تنها برای طبقات بالای جامعه مورد استفاده قرار می‌گرفت، معمولا سراسر اتاق را با فرش می‌پوشاندند و بافت قالی‌های بزرگ بسیار رایج بود تا سطح تمام اتاق را بپوشاند، ولی با جایگزین شدن مبل و صندلی به جای مخده و پشتی، استفاده از فرش‌های بزرگ در منازل از رواج افتاد، ولی از ارزش و جایگاه فرش کاسته نشد و به جای فرش‌های بزرگ، فرش‌هایی با قطعات کوچک‌تر رواج پیدا کرد.
مساجد نیز از جمله مکان‌هایی است که همچنان از گذشته تا به امروز از مشتریان فرش‌های دستباف است. در گذشته شاهان متدین قالی‌های گرانمایه را به نشانی دینداری وقف مساجد می‌کردند. قالی در فرهنگ ایرانی از چنان منزلتی برخوردار بوده است که در مساجد و کاخ‌های سلطنتی به امین اموال و متصدی مخصوص سپرده می‌شد تا حفظ و مرمت آن را به عهده بگیرد. حتی قالی‌های بسیار گرانبها را زیرپا نمی‌انداختند و همچون تابلوهای نقاشی بر دیوارها آویزان می‌کردند یا لوله می‌کردند و در گوشه‌ای از منزل قرار می‌دادند و در مراسم خاص از آن استفاده می‌کردند.
به هر حال وقتی صحبت از فرهنگ و هویت ایرانی می‌شود بی‌شک فرش یکی از نمادهای بارزی است که این فرهنگ و هویت را نمایان می‌‌کند. گذشته از صنعت فرش که امروزه به عنوان یکی از اهرم‌های قوی بازرگانی کشور تبدیل شده، این هنر ایرانی کارکرد فرهنگی نیز به خود گرفته است؛ به طوری که طرح‌ها و نقش‌های هریک نه تنها نشان‌دهنده دوره ویژه تاریخی است، بلکه نمادهایی از فرهنگ بافندگان آن را که از منطقه‌ای خاص از ایران هستند، آشکار می‌کند.
اگرچه تاریخ شروع بافت فرش به درستی معلوم نیست و مشخص نیست که بافت فرش از کدام منطقه شروع شده، ولی اغلب مورخان و باستان‌شناسان متفق‌القولند که ایرانیان از جمله اولین اقوامی هستند که بافت فرش را شروع کرده‌اند. شواهد حاکی از آن است که فرش برای مقاصد صرفا کاربردی نظیر حفاظت خانه روستاییان از سرما و نم به وجود آمد و کم‌کم راه خود را به عنوان یک اثر زینتی و نشانه‌ای از تحول در خانه‌های اشراف و اعیان باز کرد.
گفته می‌شود دوره شکوفایی هنر فرشبافی در ایران مقارن حکومت صفویان است.

 

دوره رونق فرش ایرانی
دوران صفوی دوره درخشان احیای هنر در تمام زمینه‌هاست. نمونه‌های ارزنده موجود در موزه‌های مشهور جهان نظیر قالی مشهور اردبیل اکثرا حاصل کارگاه‌های قالیبافی شاهی در این دوران است. حمایت سلاطین صفوی و ابراز علاقه آنان به این حرفه سبب شد تا صنعت قالیبافی از حد یک پیشه و حرفه روستایی تا مقام یکی از هنرهای زیبا ارتقا یابد. شاه عباس در این زمینه سهم بسزایی داشت، زیرا وی با تاسیس کارگاه قالیبافی در کنار قصرهای سلطنتی خود مستقیم بافندگان را زیر نظر داشت تا از کیفیت بافت و ظرافت آنها مطمئن شود.
شاه عباس با گردآوری بهترین نقاشان و طراحان و بافندگان از اقصا نقاط کشور و تجمع آنها در کارگاه‌های سلطنتی خود، شاهکارهای بی‌نظیری را در هنر فرشبافی به وجود آورد. با انقراض صفویان افول هنر فرشبافی نیز آغاز شد. تاخت و تاز افاغنه همه چیز را از بین برد و خاطره دردناک حمله مغولان را در اذهان عموم زنده کرد.
نادرشاه هم نتوانست برای حفظ این هنر تلاش کند تا این که فرشبافی ـ که همچنان در خفا به حیاتش ادامه می‌داد ـ در دوره زندیه اعتبار بیشتری یافت و مورد توجه فرمانروایان قرار گرفت. در دوره قاجاریه نیز بازار صادرات رونق گرفت. بازرگانان تبریزی به تاسیس کارگاه‌های فراوان قالیبافی نه‌تنها در تبریز بلکه در کرمان، مشهد، کاشان و سایر شهرهای ایران همت گماشتند و قالی‌های بافته شده از طریق استانبول به اروپا راه یافتند.
تاریخ میانه ایران با حمله مغول آغاز می‌شود که ایلخانیان و تیموریان نیز در ادامه همین دوره ظهور می‌یابند. این دوره اگر چه با جنگ و خونریزی همراه بوده است، ولی از اعتلای هنرهای ایرانی بویژه نگارگری خالی نیست. از این‌رو می‌توان گفت این دوره زمینه‌ساز شکل‌گیری عصر درخشان قالیبافی بوده است و در دوره صفویان قالیبافی رواج می‌یابد و به همین دلیل این دوره، دوره زرین‌ قالیبافی نام می‌گیرد. اکثر قالی‌های نفیس موزه‌های جهان که توسط استادان ایرانی بافته شده، متعلق به همین دوران است، البته در دوره افشاریان و زندیان به سبب ضعف اقتصادی کشور قالیبافی چندان رونقی نمی‌یابد. وی با اشاره به این که در دوره صفوی شکوه و بالندگی هنر قالیبافی آغاز می‌شود، می‌افزاید: اکثر قالی‌های نفیس موزه‌های جهان که از استادی و هنرمندی ایرانیان در نقش، رنگ و بافت حکایت دارد ثمره تلاش بافندگان و طراحان این دوره است و به روایتی برخی شاهان صفوی از جمله شاه طهماسب صفوی خود از طراحان فرش بوده‌اند. حتی برخی جهانگردان خارجی نظیر برادران شرلی، تاورنیه شارون ـ که در زمان صفویه به ایران سفر کرده بودند ـ در نوشته‌های خود با تاکید از رونق قالیبافی در این زمان یاد می‌کنند. در این دوره هنر قالیبافی از ایل‌ها و عشایری که دائم در حال کوچ کردن بودند به شهرهای بزرگ آورده و به دنبال آن کارگاه‌های بافندگی بزرگ در شهرهای کشور راه‌اندازی می‌شود.
این محقق سپس دوره قاجار را از این جهت مهم می‌داند که در آن صادرات فرش رونق می‌یابد.

 

قدیمی‌ترین فرش جهان
اگر پازیریک را به عنوان قدیمی‌ترین فرش ایرانی بپذیریم قدمت قالیبافی در ایران به 500 سال قبل از میلاد حضرت مسیح یعنی بیش از 2 هزار سال پیش بازمی‌گردد.
البته شواهدی از اولین فرش ایرانی در کتب چینی نوشته شده است که به دوره ساسانیان مربوط می‌شود.
این هنر در برهه‌های مختلف تاریخی تحولات زیادی به خود دیده است. از جمله عوامل تاثیرگذار بر این هنر دیرین ایران می‌توان به حمله مغول و ظهور اسلام اشاره کرد.
براساس اطلاعات سایت تخصصی بین‌المللی فرش ایرانی، قدیمی‌ترین فرش جهان ـ فرش پازیریک ـ یک اثر کاملا ایرانی هخامنشی است که اکنون در موزه آرمیتاژ روسیه نگهداری می‌شود.
در این فرش به ابعاد تقریبا 2 مترمربع (210×183 سانتی‌متر) در هر سانتی‌متر مربع 36 گره وجود دارد و رنگ‌های به کار رفته در این فرش، سبز، آجری، قرمز تیره، آبی و قهوه‌‌ای هستند. البته گذر زمان باعث دگرگونی در رنگ قالی شده و تنها دلیلی که باعث سالم ماندن نسبی قالی بوده یخبندان شدید منطقه دره آلتای است. شواهدی بیشمار گویای ایرانی بودن این قالی است؛ اسب‌ها و گوزن زرد خالدار ایرانی و آهوان که همگی مربوط به نژاد ویژه ایرانی است. همچنین سبک کار (گره زدن) به شیوه قالیبافی ایرانیان است. بهره‌گیری از رنگ‌های متفاوت و تقارن آنها نشان می‌دهد این قالی در یک کارگاه مجهز و با تبعیت از یک الگوی دقیق بافته شده است.
حشمتی رضوی در مورد فرش پازیریک نیز می‌گوید: طبق بررسی‌های باستان‌شناسی این فرش متعلق به دوران هخامنشیان است که توسط پروفسور رودنکو، باستان‌شناس روسی هنگام کاوش در گورهای اقوام سکایی منطقه پازیریک (واقع در دامنه‌های جنوبی جبال آلتای سیبری)‌ کشف شد. رودنکو پس از بررسی و تجزیه و تحلیل دقیق اسلوب بافت و نقش‌مایه‌ها و سنجیدن آنها با دیگر آثار بافته شده آن دوران، این فرش را از بافته‌های ایران هخامنشی می‌داند؛ هرچند بسیاری درصدد بوده‌اند که برخی از آثار تمدن ایران باستان را به سرزمین‌های دیگر نسبت دهند.
پس از کشف این قالیچه بود که بسیاری از صاحب‌نظران بر این عقیده شدند که بافت قالیچه‌ای با چنین ویژگی‌هایی، مستلزم دارا بودن پشتوانه فرهنگی و هنری قوی است و حتی تاکید داشتند که در قرون متمادی قبل از بافت این قالیچه، این حرفه در فلات ایران رواج داشته است.
حتی گزنفون، مورخ یونانی در کتاب خود با عنوان «سیرت کورش» می‌نویسد: ایرانیان برای این که بسترشان نرم باشد قالیچه زیر بستر خود می‌گستردند.

 

مراکز تولید فرش در ایران
اگر چه قالیبافی در ایران یک هنر ملی است و به شهر و نقطه خاصی از کشور محدود نمی‌شود، اما برخی شهرهای کشور به مراکز فرش ایرانی شهرت دارند. تبریز از سال 1500 تا 1550 میلادی، کاشان از سال 1525 تا 1650 میلادی و کرمان از سال 1600 تا 1650 میلادی به مراکز فرش ایران تبدیل شدند. امروزه فرش‌هایی از این دوره‌ها در موزه‌های بزرگ جهان از جمله موزه هنرهای زیبای بوستون، موزه ویکتوریا و آلبرت لندن، موزه لس‌آنجلس، موزه هنرهای کاربردی وین، موزه لوور فرانسه، موزه استکهلم و بسیاری از موزه‌های بزرگ جهان نگهداری می‌شوند.

 

آیین‌های قالیبافی
یکی از آیین‌های بسیار مشهور در میان قالیبافان، آوازخواندن هنگام بافت فرش است. آواز یا ترانه خواندن هنگام بافت قالی دارای وزن و آهنگی است که با گره زدن بر تارها هماهنگی دارد. به گونه‌ای که هجاهای آواز با سرعت گره‌ها تنظیم می‌شوند. از این رو قالیباف از میان تمامی مراحل بافت بیشتر هنگام گره زدن می‌خواند و هنگام پود کشیدن خواندن آرام‌تر شده و وقتی که زمان شانه کوبیدن می‌رسد ساکت می‌شود، زیرا خواندن او با صدای کوبیدن شانه تناسبی ندارد و موزون نیست.
  • مریم بورونی

دسته بندی فرش بر اساس نقش و طرح طرحهای فرش ایران براساس یک طبقه بندی کلی به 19 گروه ذیل تقسیم می شوند :1- شاه عباسی 2- اسلیمی 3- افشان. 4- بته ای (بته جقه ) 5- درختی 6- شکارگاه 7- قابی (خشتی ) 8- ترکمن یا بخارا 9- ماهی در هم 10- گلفرنگ 11- محرابی 12- گلدانی 13- محرمات 14- ایلی 15- هندسی 16- طرحهای واگیره ای ( بندی). 17- اقتباسی 18- طرحهای آثار باستانی و ابنیه اسلامی 19- تلفیقی

شاه عباسی

اساس این طرح را گلهای طراحی شده خاصی تشکیل می دهند که به نام شاه عباسی مشهور شده است.
این گلهای تجرید یافته، ضمن شاخه و برگها و گاه اسلیمی ها و ختائی ها در متن و حاشیه فرش، نقشه اصلی را تشکیل می دهند.
به گروههای فرعی طرح اصلی نامهای ، افشان ، لچک ترنج، ترنجدار، درختی، جانوری، شیخ صفی، طره دار سلسله ای ، شاه عباسی تصرفی، ترنجی طره دار، بوته ای و لچک ترنج کف ساده ، داده شده است
 
اسلیمی


شکل اصلی این طرح را شاخه های دورانی در میان برگها تشکیل می دهد. این شاخه ها، تجرید یافته طرح درخت می باشند.
اسلیمی انواع بسیار زیاد دارد و معمولا در بیشتر قالبها این طرح تکرار می گردد اما در بعضی فرشها این طرح مسلط است . معروفترین اسلیمی ها ، اسلیمی دهن اژدر است. در این نوع اسلیمی انتهای هر شاخه به دو بخش متقارن منشعب می گردد و بصورت فکین اژدها نشان داده می شود و روی ساقه شاخه ها جوانه هایی در نقاط مختلف تزئین شده است که بیشتر این جوانه ها را اسلیم می نامند.
شاید کلمه اسلیمی از اسلیم به معنای جوانه باشد و شاید هم این لغت مصغر اسلامی باشد و می دانیم که در هنرهای اسلامی از این طرح بسیار استفاده شده است. این طرح نیز به لحاظ تغییرات و دخل و تصرف ها به گروههای فرعی بسیار تقسیم شده است. مانند اسلیمی، اسلیمی بندی، اسلیمی شکسته، اسلیمی دهان اژدر، اسلیمی لچک ترنج، اسلیمی ترنجدار و اسلیمی ماری
 

افشان

با آنکه در طرحهای فرش معمولا کلیه اجزا و اشکال، به هم پیوسته و مرتبط هستند، گویی قلم نقاش از هنگام شروع طرح تا پایان آن تحرک و ارتباط خود را قطع نساخته است ولی طرح افشان به این صورت است که گل وبرگها و شاخه ها بطور پراکنده و بدون پیوستگی با یکدیگر در متن فرش افشانده شده اند.
به همین علت است که اصل چنین طرحی را افشان نامیده اند. اما در طرح افشان نیز تنوع و تغییر زیادی داده شده است و طرحهای فرعی بسیاری از آن منشعب گشته است. مانند افشان اسلیمی، افشان ختائی، افشان بندی، افشان شکسته، افشان گل اناری، افشان شاه عباسی، افشان شاخه پیچ، افشان دسته گل، افشان حیوان دار و افشان ترنجدار.
 

بته جقه

طرح بته ای تجرید یافته درخت سرو است. بته های سرکج فرش ایران که به بته جقه شهرت یافته است. در طرحهای بته ای به اندازه و اشکال مختلف به چشم می خورد. معروفترین طرحهای بته ای عبارتند از بته جقه ، بته شاخ گوزن ، بته ترمه ، بته سرابندی ، بته خرقه ای، بته قلمکار اصفهان ، هشت گل، بته کردستانی یا هشت بته ، بته میر شکسته، بته لچک ترنج ، بته سنندج، بته افشاری و بته بازوبندی و بوته بادامی.
 

درختی

با وجودی که در طراحی فرش اساس کار را شاخه و برگها تشکیل می دهند ولی در طرحهای درختی سعی شده است تا وجه تشابه زیاد با طبیعت حفظ گردد.
در اغلب طرحهای این گروه درخت و درختچه های کوچک و بزرگ به ویژه به صورت انفرادی ترکیب اصلی را تشکیل داده اند و با اجزاء دیگری ترکیب شده اند.
طرحهای معروف درختی اینطور نامگذاری شده اند: درختی جانوری یا حیوان دار، درختی سبزیکار یا آب نما، درختی ترنجدار ، درختی سروی و درختی گلدانی.

 

شکارگاه


مشخصاتی که در مورد طرحهای درختی ذکر شده در طرحهای شکارگاه نیز وجود دارد ، اما در اغلب طرحهای شکارگاه ، حیوانات وحشی در حال شکار نقش بسته شده است.
گروههای فرعی این طرح عبارتند از : شکارگاه درختی، شکارگاه ترنجدار، شکارگاه قابی، شکارگاه لچک ترنج و شکارگاه سراسری.
 

قابی

این طرح از قابهای چند ضلعی بوجود آمده است و از گروهای فرعی آن قابی اسلیمی، قابی قرآنی کرمان یا ستونی را می توا ن نام برد.
 

ترکمن یا بخارا


طرح فرشهای ترکمن از لحاظ هندسی و شکستگی خطوط در ردیف طرحهای ایلی و خاص مردم کوچ نشین است که بطور ذهنی و بدون نقشه بافته می شود.
ترکمنی قاب یمونی ، ترکمنی شانه ای، ترکمنی غزال گز(چشم آهو)، ترکمنی آخال، ترکمنی چهار قاب، ترکمنی خورجینی و ترکمنی قاشقی طرحهای فرعی این طرح را تشکیل می دهند.
 

ماهی در هم


این طرح در ردیف طرحهای بومی و ایلی است. بافت آن ما نند سایر طرحهای هندسی ذهنی است و از روی نقشه بوجود نیامده است. خوشبختانه زیبایی این طرح ، طراحان فرش را برآن داشته است که آنرا بصورت یک طرح منظم و مدون و با حفظ ویژگیهای قدیمی آن ، پیاده نمایند. این طرح در بیرجند(یکی از شهرهای استان خراسان) بافته می شده و به تدریج به سایر مناطق فرشبافی ایران راه یافت.
چنانکه امروز از شرق تا غرب و همچنین در نواحی مرکزی ایران یعنی از استان خراسان تا آذربایجان و همدان و اراک رواج پیدا کرده است گروه فرعی منشعب از آن عبارتند از : ماهی هرات ، ماهی فراهان و زنبوری، ماهی سنه یا کردستان ، ریزه ماهی یا خرده ماهی و ماهی درهم بندی.
 

گلفرنگ

طرح گلفرنگ ترکیبی است از طرحهای اصیل ایرانی با گلهای طبیعی ، مخصوصا گل سرخ. در این نوع قالی از رنگهای تند و روشن مخصوصا رنگهای سرخ استفاده می شود. گروههای فرعی این طرح را گل سرخ (لچک ترنج) ، گلفرنگ بیجار ، گلفرنگ بیجار ، گلفرنگ مستوفی، گلفرنگ ترنجدار، گلفرنگ دسته گلو گلفرنگ گل و بلبل تشکیل می دهند.
 

محرابی

طرح اصلی محرابی از طرح محراب الهام گرفته شده است و تزئیناتی از قبیل قندیلها و ستونها و سرستونها و گل و برگها به آن اضافه شده است. گروههای فرعی این طرح بنامهای محرابی درختی ، محرابی گلدانی ستونی محرابی قندیلی ، محرابی گلدانی و محرابی دورنما شهرت دارد.
 

گلدانی

درطرح گلدانی اغلب شکل گلدان در اندازه های مختلف به چشم می خورد.
گاه یک گلدان بزرگ پر از گل تمام فرش را می پوشاند. گاه چندگلدان کوچک بطور متقارن در اطراف متن و یا دنبال هم سرتاسر متن را فرا می گیرد. گروههای فرعی این طرح عبارتند از : گلدانی ختائی، گلدانی دوطرفه، گلدانی محرابی، گلدانی سراسری ، گلدانی ظل السلطان(گل وبلبل) ، گلدانی حاج خاتمی ، گلدانی تکراری ، گلدانی لچک ترنج و گلدانی یکطرفه.
 

محرمات

در این طرح کل متن فرش از جهت طولی به چند ردیف موازی تقسیم می گردد ودرون این ردیفها با نگاره هایی همچون بته جقه ، انواع اسلیمی و یا ختایی و گل وبرگهای دیگر تزیین می گردد. به عبارت دیگر متن فرش به صورت راه راه می باشد.محرمات بته جقه ای معروفترین طرح این گروه است . این طرح در بعضی از نقاط ایران به نام قلمدانی مشهور است. گروه های فرعی طرح محرمات عبارتند از قلمدانی سراسری، گل ریز با زمینه یکرنگ و بته با زمینه الوان
 

ایلی

این طرحها از قدیمی ترین و اصیل ترین طرحها در فرشبافی ایران بوده است ومخلوق ذهن قالیبافان بومی است. طبیعت و محیط زندگی آنها به ساده ترین شکلی در طرح این فرشها منعکس شده است. از نقشه های منظم و مدون پیروی نمی شود و دارای زیبایی دلپسندی است. طراحان فرش این طرح را از منطقه ای به منطقه دیگر منتقل کرده اند چنانکه از غربی ترین نقطه ایران به شرقی ترین منطقه راه یافته است. گروههای فرعی این طرحها اغلب منسوب به مناطقی است که طرح ابتدا در آنجا رواج پیدا کرده است و یا به نام اشخاصی است که دارای نفوذ محلی بوده اند و یا سفارش بافت آن را داده اند. نامهای معروف و قدیمی این گروه عبارتند از هیبت لو (مربوط به فارس و آباده) ، قشقایی بته ، افشاری، خاتونی، اردبیل، مزلقان ، خمسه ، ساوه، تفرش، هریس، مهربان، گوراوان، زنجان و مشکین شهر، بختیاری، کردی، یلمه، گبه(خودرنگ) ، سیستان، فردوس، سالارخانی، یعقوب خانی، سنگ چوبی، علی میرزائی، جان بیگی، جانمازی،جوین، موسی آباد، بلوچستان، ویس، قرجه، سنه و دسته گل
 

هندسی

همانگونه که از نام طرحهای این گروه پیداست ، کلیه نقوش این گروه به صورت هندسی و با استفاده از خطوط زاویه دار به وجود می آید. گروههای فرعی مهم این طرح عبارتند از: هندسی بندی قابی، هندسی ترنجدار، هندسی محرمات ، هندسی لچک ترنج (شاخه شکسته)، هندسی کف ساده ، هندسی خطائی، هندسی ستاره(موزاییک)، هندسی خاتم شیرازی و هندسی جوشقانی.
 

طرحهای واگیره ای

منظور از استعمال واژه بندی این است که یک قطعه کوچک از یک طرح در سرتاسر فرش چه از جهت طول و چه از سمت عرض تکرار گردد. چون این قطعات در مرحله تکرار بهم می پیوندند، آنرا بند بندی یا واگره می نامند. نامهای فرعی این گروه عبارتند از بندی اسلیمی، بندی پیچک ، بندی شکسته ، بندی کتیبه ای ، بندی مستوفی ، بندی ورامین یا میناخانی، بندی قالب خشتی یا لوزی، بندی ترنجدار ، بندی درختی ، بندی قابقابی ، بندی شیر شکری یا بازوبندی، بندی سروی ، بندی آدمکی یا ملانصرالدین ، بندی بختیاری ، بندی مجلسی ، بندی خوشه انگوری ، بندی شاخه گوزن حیواندار ، بندی خاتم شیرازی و بندی دسته گل
 

اقتباسی

اغلب طرحهای این گروه شباهت زیادی با طرحهای فرش مناطق مرزی ایران وکشورهای همسایه و حتی سایر کشورها دارد و به همین دلیل آنها را اقتباسی می نامند مانند طرحهای قفقازی و گوبلنی .
 

طرحهای آثار باستانی و ابنیه اسلامی

این طرحها از ساختمانها و کاشیکاریها و اشکال هندسی و تزئینی بناها الهام گرفته شده است. در طول تاریخ طراحان فرش در طرحهای اصلی دخل و تصرفاتی کرده و طرحهای فرعی را بوجود آورده اند. معروفترین این آثار عبارتند از مسجد شیخ لطف الله، محرابی کوفی، مسجد کبود، مقبره شیخ صفی، سردر امامزاده محروق، گنبد قابوس، مسجد شاه اصفهان، تخت جمشید، طاق بستان، طاق کسری(ایوان مدائن)، و زیرخاکی.
 

تلفیقی

طرحهای این گروه به مرور زمان و با ادغام شدن طرحهای مختلف بوجود آمده است و دهها و بلکه صدها نوع از آن را می توان در میان مناطق مختلف ایران مشاهده کرد. برخی از طرحهای تلفیقی به جهت تلفیق زیبا و صحیح نقوش مختلف ازجذابیت بالایی برخوردارند. اما برخی از آنها ناشی از تلفیق نابهنجار چند طرح می باشند. گونه های مختلفی از طرحهای تلفیقی را می توان نام برد مانند لچک و ترنج تلفیقی ، تلفیقی دسته گلی ، تلفیقی گل فرنگ ، تلفیقی هندسی و...
 
  • مریم بورونی

گلیم از کهن ترین زیراندازهای بشر و شاید اولین زیرانداز  برای انسانهای بدوی می باشد چون سابقه بافندگی ادوار ماقبل تاریخ تا حدود شش هزار سال قبل از میلاد را نشان می دهد که حاکی از ریسندگی و تبدیل الیاف  پشم به نخ است . در ایران نخستین نشانه های وجود پارچه مربوط به چهارهزارسال قبل از میلاد می باشد از حفریات انجام شده در شوش بدست آمده است.




سابقه گلیم نیز به همین دوران مربوط می شود چون حدود شش تا هشت هزار سال قبل از میلاد دامپروری در مصر ،آسیای میانه ،هند،چین واروپا رواج می یابد و پوست گوسفند به عنوان بالاپوش و زیر انداز زیلو مورد استفاده قرار می گرفته است از این دوران چیزی نمی گذرد که انسان پویا و سازنده ریسیدن و بافتن پشم را آغاز می کند.گلیم ابتدا به عنوان نوعی زیراندازو در عین حال بالاپوش بکار می رفته است و با توجه به دارهای گلیم بافی رایج در در میان عشایر و مقایسه آن با دستگاههای بافندگی که هنوز هم در مناطق روستایی مورد استفاده قرار می گیرد به علت پیشرفته تر بودن دستگاههای ساده بافندگی  نسبت به گذشته می توان استنباط نمود که شروع گلیم بافی قبل از پیدایش پارچه بافی بوده است و حدس زده می شود که هر دو صنعت از مسند بافی که از طیف طبیعی بوده وپیدایش زودتری داشته مایه گرفته است.گلیم در آغاز به عنوان وسیله ای برای محافظت بدن از سرما بکار گرفته می شده است .و هنوز هم در میان عده ای از قبائل ساکن در افخانستان ،افراد قبیله نوعی گلیم صد در صد پشمی روی دوش می اندازند و در موقع استراحت یا خواب نیز از همان گلیم به عنوان بالاپوش استفاده میشود . با تکامل و رواج تدریجی بافندگی وبافت پارچه های گوناگون گلیم مقام خود را بدست آورد .



گلیم های ابتدایی ساده بدون نقش وبا رنگ خود پشم تهیه می شد ولی به مرور زمان قریحه متنوع انسانها با دیدن رنگهای مختلف پشم ها باعث به وجود آمدن تنوع  شکلها در گلیم شد و این خود زمینه ای برای رنگرزی  ونقش آفرینی آشکارانه در گلیم قرار گرفت البته هنوز هم در ایلات منطقه قشقایی گلیم هایی با رنگ طبیعی ناشی از رنگ پشم و نشاًت گرفته از طبیعت و فطرت بافنده بافته می شود.کهن ترین قطعه گلیم جهان بقایای گلیمی است که در جزیره آناتولی بدست آمده است و متعلق به شش هزار سال قبل از میلاد می باشد و قدیمی ترین گلیم ایرانی است که آن متعلق به سه هزار سال پیش از میلاد و در منطقه غرب ایران می باشد.گلیم دارای بافت ساده و از نخ های تار وپودی که یک در میان از زیر و روی یکدیگر گذشته تشکیل  یافته  گویا ایرانیان این بافت را از مردم چین فرا گرفته اند و به سلیقه و میل خود تغییراتی را در آن داده اند

  • مریم بورونی

انسان بر اثر نیاز از دیرباز در اندیشه آن بود که زیراندازی مناسب و پوششی درخور برای خود آماده سازد که هم او را از گزند باد و باران مصون دارد و هم بستری نرم برایش فراهم آورد و عایقی در برابر گرما و سرما باشد. آشیانه پرندگان و ساقه های در هم تنیده گیاهان یکی از الگوهایی بود که انسان را به سوی بافته ها سوق می داد. انسان نخستین در طی قرنها به روش درهم تنیدن الیاف گیاهی و پوست درختان، به صنایعی نظیر سبد بافی آشنا شده بود، و اکنون با بهره‌گیری از پشم حیواناتی که قابلیت زیست در جوامع اولیه را داشتند، می‌توانست زیر اندازهایی نه چندان نرم ارایه دهد.
زنان از جمله کسانی بودند که از آغاز در این فن کوشش بسیار داشتند و به بافت دست بافتهای پوششی و زیراندازی و روپوش حیوانات و کیسه حمل مواد دست می یازیدند.


زیراندازهای نخستین متشکل از پوست نرم حیوانات و الیاف نرم گیاهی و بوریا بود اما به دلیل گسترش جوامع اجتماعی و کاهش شکار، نیاز به تولید بیشتر زیراندازهای دست بافته روز به روز بیشتر شد و بافت این گونه زیراندازها تکامل یافت.
کاوشهای باستانشناسی نشان می‌دهد استفاده از بوریاهای بافته شده از نی‌های منطقه میان رودان، از هزاره چهارم و پنجم متداول بوده و بافت گلیم تا سده پانزده قبل از میلاد، به مرحله بالایی از تکامل رسیده است.


کهن‌ترین دستبافته ای که باستانشناسان به آن دست یافته‌اند، قالیچه‌ای است که به علت دستیابی به آن در گور یخ زده یکی از فرمانروایان سکایی در دره ‌پازیریک در سیبری، به نام قالیچه پازیریک نامیده شده است. این فرش که به عنوان پوشش اسب به کار می‌رفته هم اکنون در موزه ارمیتاژ لنینگراد نگهداری می شود و صاحب نظران با توجه به نقشهای روی این قالی که شبیه نقوش اصیل هخامنشی است آن را ایرانی می‌دانند و بر این باورند که فرش پازیریک از دست بافتهای مادها و پارت‌ها (خراسان بزرگ قدیم) است.
رنگهای مورد استفاده در این قالی قرمزاخرایی، زرد، سبز کمرنگ و نارنجی است. تشابه نقوش سواران و مردان پیاده که در کنار اسبان خود راه می‌پیمایند، و جانواران بالدار در این قالی با نقوش تخت جمشید، درستی نظر این پژوهشگران را قویتر می‌سازد. صاحبنظران همچنین معتقدند بافت قالیچه‌ای با چنین ویژگیها، مستلزم دارا بودن پشتوانه‌ای فرهنگی و هنری در ارتباط با بافت فرش، کمینه برای چندین قرن خواهد بود و مبین این نکته است که در سده های متمادی، پیش از بافت فرش معروف پازیریک، این حرفه در فلات ایران رواج داشته و ایرانیان به رمز آن پی‌برده بودند.


گرچه از دوران ساسانیان نمونه مشخصی موجود نیست، اما آن چنان که از قراین پیدا است، فرش ایران در دوران ساسانی، از شهرت و اعتبار جهانی برخوردار بوده است. چنان‌ که سالنامه چینی «سوئی سو» (sui-su) در این دوران از فرش پشمی ایران به عنوان کالای وارداتی به چین نام می‌برد. در ادبیات فارسی نیز، بارها فرش معروف "بهارستان" متعلق به خسروپرویز پادشاه ساسانی یاد شده است. اوصافی که از فرش بزرگ بهارستان آمده است، نشانه‌هایی از توان و برتری هنرمندان ایرانی و پیشتازی آنان در هنر فرش بافی است.

با پراکنده شدن هنرمندان در شهرهای دور و نزدیک، هنر فرشبافی بی‌نمودی آشکار، به بقای خود ادامه داد، اما این روند دیری نپایید و خلفای بین‌امیه و بنی‌عباس برخلاف خلفای گذشته، در تقلید از شاهان گذشته، به این هنر توجه کردند و موجبات شکوفایی این هنر را پدید آوردند. ذکر دویست خانه قالی در تاریخ بیهقی متعلق به نیمه اول قرن پنجم هجری در شرح هدایای ارسالی از خراسان توسط علی‌بن عیسی برای هارون الرشید، خود گواهی براین نکته است و اخبار و شواهدی که مورخان و جغرافی نگاران اسلامی از این و آن در کتب خود درج کرده‌اند، خود دلیل غیر قابل انکاری از وجود فرهنگ پیشرفته قالیبافی ایران است.

  • مریم بورونی

شما عزیزان می توانید با ثبت نام در دوره تابلو فرش و گلیم با گذراندن دوره هر آنچه که دوست دارید را ببافید حتی عکس های عزیزانتان را !! و از آن پس در محیط امن منزل خود کار آفرینی کنید در حالی که بیمه تامین اجتماعی هستید.

  • مریم بورونی